loading...
بزرگترین پاتوق پارسی زبانان
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
محض یاد آوری 0 35 stareh75
شعر عاشقانه 0 33 stareh75
شعر دعا گونه 0 132 stareh75
طرز پخت کوکوی عدس 0 36 stareh75
هدایت از دیدگاه مطهری 1 44 stareh75
تصاویر فقیهه سلطانی 0 626 admin
مدل لباس اسپرت دخترانه 0 538 admin
مدل های جدید کیف دانشجویی دخترانه و زنانه 2013 0 486 admin
مدل لباس های جدید مردانه مخصوص پاییز 0 526 admin
جدیدترین دکوراسیون اتاق خواب 0 475 admin
ناپدید شدن مرموز نوعروس جوان*عکس 0 591 admin
متن شعر های آلبوم پرچم سفید 0 443 admin
آخرین رقابت پپ و ژوزه / اسامی 10 مربی برتر سال اعلام شد 0 470 admin
اس ام اس عاشقانه 0 552 admin
اس ام اس جملات کوروش کبیر 0 449 admin
مدل پلیور و سویشرت مردانه 2013 0 564 admin
مدل جواهرات قیمتی 0 308 admin
دکوراسیون اتاق خواب نوجوانان 0 280 admin
فقط محض خنده 0 427 admin
اتل متل توتوله این پسره سوسوله (شعر طنز) 0 315 admin
حرکات دخترا در مواقع مختلف 0 329 admin
مراسم عقد و مهریه دختران اینترنتی 0 333 admin
روش‌های تضمینی ترکاندن حباب در بازار سکه! 0 300 admin
پیشنهاداتی برای عدم ترشیدگی دختران 0 307 admin
مدل کفش مجلسی 0 328 admin
مدل بلوز زنانه 0 390 admin
مدلهایی جدید از بلوز دخترانه 0 449 admin
اس ام اس دلتنگی 0 328 admin
4 ترفند در بازی «جنگ‏های صلیبی» 0 462 admin
راه‌های برطرف شدن خواب در The Sims 3 0 342 admin
Admin بازدید : 183 شنبه 22 مهر 1391 نظرات (0)

-تو کافى شاپ نشسته بودم که یهو باد شکم اومد سراغم!
صداى موزیک خیلى بلند بود، منم خودمو با بیس موزیک میزون کردم که صداى کارمو پوشش بده!
بعد چندتا تراک دیگه حالم خوب شده بود قهومو خوردم و یهو متوجه شدم همه دارن منو با انگشت به هم نشون میدن که یادم افتاد تو گوشم هندزفرى بود و داشتم با اون اهنگ گوش میدادم . . .

 

-پسر دایی هام داشتن با هم دعوا می کردن ، دایی ام که باباشون باشه!!اومده می گه بچه ها به خاطر من کوتاه بیایین.داداش کوچیکه برگشته به بزرگه می گه پدر سگ این دفعه رو به احترام بابا هیچی بت نمی گم وگرنه پدرت رو در می اوردم !!!

 

-چن روز پیش رفتم آزمایشگاه که ازم خون بگیرن...
یه دختر فسقلی هم با مامانش اومده بود شاید 3 سالش بود ... خیلی ریزه بود. خلاصه ... صبح زود بود مردم همه یا مریض بودن یا خوابشون میومد کلا خیلی ساکت بود ... یهو دختر کوچولویه به مامانش گفت : مامان این آقاهه ، خانوم دکتره !!!!!
دکتره دچار بحران هویت شد !!

 

-یکی از آشناهامون با زنش اومده بودن خونمون زنش موهاشو رنگ روشن زده بود چی چی لایت میگن بهش
خلاصه کلی قرو فر اومد برا ما
مامانمم چقد ازش تعریف کرد ک چقد بهت میاد و مبارکت باشه
ک یهو
داداشم ک پنج سالشه اومد ن سلامی ن علیکی
گفت وااااااای خاله چرا موهات سفید شده
اونم ذوق مرگ شد گفت رنگش کردم حوشگل شدم خاله؟
صامی هم گفت نه شبیه پیر زنا شدی منم خواستم درستش کنم مثلا
گفتم حرف راستو باید از بچه بشنوی
بیچاره خانومه رنگ پوستشم مثل موهاش سفید شد
از اون به بعدم خونه ما نیومدن

 

-جاده شمال از وسط جنگل داشتیم رد میشدیم ک کلاهمو باد برد
گفتم بابا کلامو باد برد
گفت اشکال نداره پست میده
گفتم شوخی نکن میدونی چن خریدمش
پنجاه هزار تومن
بهو زد رو ترمز هممون رفتیم تو شیشه
یکی خوابوند تو گوشم
گفت بدو بیارش وای بحالت اگه خراب شده باشه
هی ی ی ی ی ی ی روزگار

 

-نشسته بودیم سر کلاس یکی از این بچه خر خونای کلاس دم به ساعت از معلممون سوال میپرسید.خلاصه معلممون کلافه شد میخواست بهش بگه صبر کم میگم مگه شیش ماهه به دنیا اومدی؟گفت صبر کن مگه هفت ماهه زاییدی؟؟؟؟؟
یعنی کلاس عملا رفت رو هوا.....

 

-یکی از شیرین ترین خاطرات دانشگاه :
یه روز ریاضی عمومی داشتیم و قرار بود همه تمرین حل کنیم و اون روز اتفاقاً هیشکی تمرین حل نکرده بود! وقتی استاد اومد تو کلاس تن همه میلرزید ! گفت : کی میاد اولین تمرین رو حل کنه؟ هیشکی دست بلند نکرد تا چند ثانیه و یه دفعه یکی دست بلند کرد و رفت پای تخته شروع کرد به حل همه تمرین ها!! استاد هم خوشش اومد و گفت یه نمره به تو میدم و بیست و پنج صدم به کل کلاس ، لیستو درآورد خواست نمره بذاره بهش گفت اسمت چیه؟!! .... میدونید چی شد؟ پسره مال کلاس ما نبود! همینجوری بیکاری اومده بود بشینه اونجا!! خلاصه اون 25 صدُمه موجب شفاعت ما شدش دیگه...

 

-یادش بخیر
وقتی کلاس اول دبیرستان بودم بچه ها واسه اینکه معلم نیاد کلاس بمب بدبو زدن به کلاس. بوی بد تمام راهرو و کلاسهای دیگه رو هم گرفته بود. ما هم شیمی داشتیم , معلم اومد گفت این نمیدونم نَم چی چیه و هیچ ضرری نداره و از این شِرّ و ورها
دیگه تا آخر زنگ نه خودش رفت و گذاشت ما بریم بیرون

 

-یه همسایه داشتیم به خانومش میگفت "منزل".خانومش خونه ی ما بود اومده بود دنبال زنش. برادرم در باز کرد آقاهه گفت "منزل ما اینجاست؟" برادرم گفت نه منزل شما ته کوچه ست. بنده خدا در همه خونه هارو زده بود تا منزلش پیدا کنه

 

-زمانى که ما مدرسه مى رفتیم، یک نوع املاء بود به نام ‘املاء پاتخته اى، در نوع خودش عذابى بود الیم! براى کسى که پاى تخته مى رفت یه حسى داشت تو مایه هاى اعدام در ملاءعام.. و براى همکلاسى هاى تماشاچى چیزى بود مصداق تفریح سالم..
چه تفرحات ساتمی داشتیمااااااااااا

 

-چند روز پيش تو ايستگاه ميني بوس وايساده بودم منتظر ميني بوس ، دوتا خانم هم اونجا بودند( البته بلانسبت خانمها ) بالاخره يه مينيبوس اومد وايساد ولي صندلي هاش پر بود يكي از اونا بدوبدو رفت سوارشه اون يكي گفت ولش كن بابا كي حال داره سر پا وايسه؟ اونم خيلي با اطمينان : تو بيا دوتا خر پيدا ميشه جاشونو بدن ما !!!!!!!
بازهم!!!!!
بلا نسبت بعضي ها خانم بودنا

 

-مامانم بهم زنگ زده.
من : جانم؟
مامانم : جانم نیست منم.!!!

 

-اعتراف ميكنم توسن٦سالگي رفتم نمازعيدفطر يارو گفت قنوت ذكرش خوند تموم شد بازگفت قنوت بازخوندم دفعه سوم به حساب خودم واسه اينكه حرص طرف دربيارم رفتم ركوع تاآخرشم هرچي گفت قنوت من ركوع وسجده رفتم.

 

-یه روز یکی از این پیر زن های دوست داشتنی ازم خواست که کیسه های خریدشو که سنگین بودن تا دم خونشون ببرم. گفتم ننه زیاد دور نیست که؟ من کار دارم. گفت نـــه همین بغله مادر...
هیچی خلاصه ما راه افتادیم انقد رفتیم رفتیم رفتیـــم تا بالآخره رسیدیم دم خونشون منم که از کت و کول افتاده بودم پیش خودم گفتم الآن دست میکنه دوسه تا میوه به عنوان تشکر میده به ما دیگه... دیدم تشکر کرد رفت تو خونه درو بست
منم به این نتیجه رسیدم که از اون پیرزن های خسیس بود وگرنه این چند کیلومتر راه رو یه ماشین میگرفت خو؟

 

-دهه شصتیا وهفتادیا میدونن چی میگم:
یادش بخیر یه تایر که تو کوچه پیدا میکردیم یه چوبم برمیداشتیم این تایر رو هولش میدادیم در حد لامبورگینی بهمون حال میداد عجب خفن بودیم ما.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 720
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 41
  • تعداد اعضا : 100
  • آی پی امروز : 118
  • آی پی دیروز : 49
  • بازدید امروز : 160
  • باردید دیروز : 90
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 250
  • بازدید ماه : 250
  • بازدید سال : 22,684
  • بازدید کلی : 174,468