-چو کس نفس خود را شناسد درست / نباشد ز تهذیب آن هیچ سست
ز پاکىّ و عفّت نگردد جدا / کند دورى از هر بد و ناروا . . .
-دوست تو کسی است که هرگاه از تو سخن حق بشنود ، خشمگین نشود . . .
( فیثاغورث (
-نباشد گریز از قضا و قدر / فراوان رسد بنده را، بی خبر
نگردى به تدبیر از آن رها / گناه است خشم از رضاى خدا . . .
-هرگز در میان موجودات مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده کرکس نمیشود
این خصلت در میان هیچ یک از مخلوقات نیست جز آدمیان !
( ویکتورهوگو )
-در تله ی تعصبات دیگران گرفتار نشوید که این زندگی کردن با حاصل تفکرات آنهاست
استیو جابز
-چو بر دوستان خرده گیرد کسى / سرانگشت حسرت بخارد بسى
گریزند از او دوستانش زیاد / برندش همه دوستى را ز یاد . . .
-تو را گر نکوهیده باشد روش / کند دشمن و دوستت سرزنش
شوند از تو اطرافیان تو دور / کجا دوست بتوان گرفتن بزور . . .
-مکن هیچ گه راز کس را تو فاش / بیا در امانت تو خائن مباش
که از آن نباشد خیانت بتر / بپا گردد از آن بسى شور و شرّ . . .
-عقلانیت باز آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که
«یکی» در «چند» است و «چند» در «یکی» . . .
( ادگارمون )
-کسى را بود عزّت و احترام / که باشد فروتن چو دارد مقام
کند پیشه افتادگى آن بلند / بپرهیزد از نخوت آن ارجمند . . .
-نگاه به کار مفیدم، کَس نمی کند
هزار دیده منتظر یک اشتباه من است . . .
-برو تکیه بر حکم تقدیر کن / نه چون جاهلان ترک تدبیر کن
چو کس را رضایت بود بر قضا / شود از غم و رنج گیتى رها . . .
-هرگز از رودی که خشک شده است به خاطر گذشته اش سپاسگذاری نمیکنند . . .
-بزرگان خود را گرامى شمار / تو را گر بود جان من این شعار
کنند از تو کوچک تران احترام / به نیکىّ و خوبى برند از تو نام . . .
-ریشه گلی است که به شهرت پشت کرده است . . .
جبران خلیل جبران