-تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم
ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته
-دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم
میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟
پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !
-دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن
اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟!
پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !
-رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی…!
-تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !
-شیشه رفته تو دستم , دارم از درد جیغ و داد می کنم
به رفیقم میگم در بیار, میگه شیشه رو؟
میگم پَــــ نَ پَــــ , ادای من و در بیار شاد شیم !
-تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!
گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
-یارو با ۱۶۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۲۰ متر اون طرفتر افتاده زمین
هیچ تکونیم نمیخوره.دوستم میگه یعنی مرده؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !
-بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم
میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟
پَـــ نَ پَــــ من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم !
-یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید.
تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!!
پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !
-رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون
داداشم میگه یعنی مرده؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــ دوگانه سوزش کردم وقتی آب نیست با هوا کار میکنه!
-دارم تو خونه رو تردمیل میدوام بابام میاد میگه داری میدویی لاغر کنی ؟؟
پَـــ نَ پَـــ کلاسم دیر شده عجله دارم !
مادر دانش آموزِ اومده مدرسه….معلم بهش میگه با بچتون ریاضی تمرین کنین
میگه تو خونه؟….پَـــ نَ پــــ تو زمین های خاکی
(اکثر قهرمانا از زمین های خاکی شروع کردن !(
-خوابیدم.!!!
سره کلاس دستمو بردم بالا سوال کنم.استاده میپرسه سوال داری؟؟؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم بینم کولر باد میده یا نه که خداروشکر حل شد!!
-تو توالت بودم و تو حال خودم.. یهو یکی محکم زد به در …. گفتم بله ..
دیدم داداشمه میگه اه تو اونجایی !!! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ این صدای منشی توالته ..
لطفا بعد از شنیدن بوق بفرمایین داخل.